91/5/26
12:28 ع
برف و حاجی نایلون ، زلزله و حاجی چادر
سال ها پیش در اهر، چند روز پشت سر هم برف می بارد؛به حدی که انباشت برف سقف های زیادی را پایین می آورد.کاسب جزئی در بازار اهر بوده که از فرصت استفاده می کند و تا می توانسته از بازارهای تبریز و تهران مشمع های نایلونی بزرگ را جمع آوری می کند و به قیمت سیاه به مردم درمانده می فروشد تا روی پشت بام خانه شان پهن کنند و خانه خراب نشوند!...
همان سال این آدم که سابق پول تبریز رفتن هم نداشته ، مسافر مکه می شود و مردم اهر هم که رندی خاصی دارند ، اسم این حاجی مخلص را می گذارند "حاجی نایلون"
این روز ها که مردم اهر اغلب در کوچه و پارک و باغ،روزگار می گذرانند و نیاز شدیدی به چادر دارند، بعضی ها برای دریافت القاب جاودانه ی از مردم اهر له له می زنند؛مثلا چند نفری الان در بازار این شهر ، کاندیدای "حاجی چادر " شدن هستند
عجیب دنیایی است دنیای ما...دامپزشکی خوانده ام!...تا آخر دکترای درد!!اما....غزل دوست همیشه های من است؛... در لحظاتی که دارو کفاف نمی دهد ...نوشداروی غزل از راه می رسد. هنرجوی سینما هم هستم... ... جرایم دیگری هم مرتکب شده ام.